به بهاری دگر
تا به کی باید رفت از دیاری به دیاری دگر نتوانم، نتوانم جستن
هر زمان عشقی و یاری دگر کاش ما آن دو پرستو بودیم که همه عمر سفر کردیم
از بهاری به بهاری دگر
+ نوشته شده در ساعت 0:26 توسط امیر
|
تا به کی باید رفت از دیاری به دیاری دگر نتوانم، نتوانم جستن
هر زمان عشقی و یاری دگر کاش ما آن دو پرستو بودیم که همه عمر سفر کردیم
از بهاری به بهاری دگر
سرسبزترین بهار تقدیم تو باد آوای خوش مزار تقدیم تو باد
گویند لحظه ایست روئیدن عشق آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد![]()
هنگامی که خواستم زندگی کنم راهم رابستند، هنگامی که خندیدم گفتند دیوانه است، هنگامی که به ستایش روی آوردم گفتند خرافات است ،هنگامی که به حقیقت روی آوردم گفتند دروغ است ،هنگامی که به عشق روی آوردم گفتند گناه است ، حال تو بگو چه کنم ؟ ![]()
در پستی و مستی ار نگیری دستم یکبارگی - ای نگار- از دست شوم ![]()